امام حسین (ع) چهره بر گزیده عبادت کنندگان عصر خود بودند. ایشان در اوج عشق و معرفت خدا را میپرستیدندو لحظه لحظه های عمر را صرف عبادت میکردند. شبنم ذکر خدا همواره بر لبانشان نقش بسته بود و صوت مناجاتشان از روح لطف پرستنده شان خبر میداد. به گونه ای عبادت میکردند که گوئی هیچ چیز و هیچ کس میان ایشان و معبود فاصله نینداخته است. براستی که امام (ع) به تحقق فلسفه خلقت (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ) راه یافته بودند.
عبادت ایشان نه از روی طمع و نه از ترس از عقاب بود . بلکه عبادت آزادگان بود که بهترین نوع عبادت میدانستند و میفرمودند:" گروهی خدا را به خاطر علاقه به بهشت میپرستند که این عبادت تاجران است و گروهی خدا را از ترس جهنم عبادت میکنند که این پرستش بردگان است، و گروهی خدا را از روی شکر و سپاس میپرستند که این عبادت آزادگان است و بهترین نوع بندگی است."
پدر ابو رافع میگوید:" حسین(ع) بسیار اهل نماز و روزه و حج و عبادت بود. سخاوتمند و بزرگوار بود. و 25 بار به مکه رفت و برزگان اقوام او به همراهش حرکت میکردند."
علاقه امام حسین (ع) به نماز و عبادت به اندازه ای بود که عصر روز تاسوعا که میرفت نا اتش جنگ میان او و دشمنان شعله ور گردد به برادرشان عباس(ع) فرمودند:"برو و از انان بخواه تا جنگ را به فردا واگذارند تا امشب نماز بخوانیم و دعا و استغفار کنیم . خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن دعای فراوان و استغفار را دوست دارم".